گام‌های مهم استقلال مالی در مسیر پیشرفت فردی

الگوهای نادرست زیادی در مورد مدیریت منابع مالی وجود دارد، موضوعی که در مواردی منجر به از دست رفتن سرمایه و اعتبار اشخاص خواهد شد. در این مقاله، سعی بر این است که با روشن کردن برخی زوایای پنهان مسئله و ارائه نکات لازم، گام‌های مهم استقلال مالی در خصوص مدیریت بهتر منابع ارائه شود.

• درآمد شما، دارایی شما نیست

یکی از گام‌های مهم استقلال مالی دانستن این نکته است که رمز پولدار شدن در کسب درآمد بیشتر است. درست است که درآمد بالا به جمع شدن پول کمک می‌کند؛ اما حفظ این دارایی از به دست آوردن آن مهم‌تر است. به همین دلیل است که یک ورزشکار حرفه‌ای با درآمد خیلی بالا هم در سال ورشکست می‌شود و یک راننده اتوبوس می‌تواند یک مولتی میلیاردر بازنشسته شود. این همان واقعیت پنهان پولدار شدن افراد است.
برای فرار از دام هزینه کردن بی‌حساب، باید درک کنید که درآمد و عایدی شما همیشگی نیست. اما ثروت چطور؟ بدیهی است که درآمد جزیی از ثروت است ولی همه آن نیست. بسیاری از مردم خالص دارایی کسب‌شده در زمان مشخص را ثروت می‌دانند، موضوعی که می‌توان آن را با ارزیابی ترازنامه مالی یک فرد یکسان دانست. به عبارتی دیگر، دارایی شما منهای بدهی‌هایتان، همان ثروتی است که شما خواهید داشت؛ اما برای طی مسیر موفقیت و برداشتن گام‌های مهم استقلال مالی و ثروتمند شدن چه ویژگی‌هایی باید داشت؟

• دوراندیش باشید

دوراندیشی، ویژگی مهم افراد ثروتمند و دارای استقلال مالی است. ملاحظات متفاوتی برای دوراندیشی افراد وجود دارد که هر کدام با دیگری متفاوت است. به عنوان مثال، اگر شما به‌عنوان یک پزشک و یا وکیل مشغول کار هستید، این به آن معناست که ساعت‌ها برای این کار آموزش‌دیده‌اید و زمان خود را صرف رسیدن به چنین موقعیتی کرده‌اید، پس یقیناً از زمان تحصیل، دغدغه رسیدن به درآمد بالا را داشته‌اید. اما همان‌طور که گفته شد، درآمد شما صرفا به معنی ثروت شما نخواهد بود. با دوراندیشی است که ابتکار عمل در کسب‌وکار را به دست می‌گیرید، امنیت شغلی خود را ارتقا می‌دهید و احتمالا دستمزد بیشتری نیز می‌گیرید. برخی فاکتورهای تأثیرگذار می‌تواند مشاغل خصوصی، خریدوفروش سهام، ثبت اختراع جدید، ثبت علائم تجاری و یا خرید و فروش املاک و مستغلات باشد. حتی برخی از تولیدکنندگان پول و ثروت آفرینان می‌توانند بدون آنکه به خود زحمت کار کردن بدهند، در هنگام تعطیلات به‌واسطه کار دیگران و یا دوراندیشی اقتصادی خودشان از دارایی‌هایشان، پول بیشتری خلق کنند.

• ترازنامه (صورت‌های مالی) خود را ارزیابی کنید

زمانی که صورت‌های مالی خود را بررسی می‌کنید، ممکن است متوجه تلاش‌هایتان برای سرمایه‌گذاری‌های پنهان زندگی‌ شوید. سرمایه‌گذاری‌هایی که در بلند مدت منجر به استقلال مالی شما خواهند شد. توجه داشته باشید که  اغلب اوقات، این پول است که پول می‌آورد. بنابراین هرچه زودتر به روش‌های سرمایه‌گذاری‌ شخصی آگاهی پیدا کنید و آن‌ها را توسعه دهید، سریع تر گام‌های مهم استقلال مالی را برمی‌دارید.

• یک هدف مشخص داشته باشید

به‌طورکلی، با داشتن یک هدف، بهتر می‌توانید هزینه و درآمدتان را مدیریت کنید و حتی بدون کار کردن بیش‌ازحد به استقلال مالی برسید. در این مسیر، نمی‌توان از مزیت داشتن یک مشاور مالی خوب غفلت کرد. به عبارت دیگر، یک مشاور مالی خبره به شما کمک می‌کند با تعیین اهداف مالی درست، ضمن حفظ کیفیت بالای زندگی به هدف نهایی استقلال مالی نیز دست پیدا کنید.

• برای شروع سرمایه‌گذاری نیازمند پول مازاد هستید

زمانی گام‌های مهم استقلال مالی خود را بیشتر احساس می‌کنید که پول شما خود مولد سرمایه بعدی می‌شود. قطعا، هرچه ثروت شما در سرمایه‌گذاری با بازده بیشتر باشد، انتظار سودآوری نیز بیشتر خواهد بود. در واقع، فعالیتی که ده درصد بازده اقتصادی دارد برای کسی که 10 میلیون تومان سرمایه‌گذاری کرده با کسی که 100 میلیون تومان سرمایه آورده، معنای متفاوتی خواهد داشت. توجه داشته باشید که رسیدن به استقلال مالی یک فرآیند زمان‌بر است.

همچنین، با ظهور فرصت‌های نو می‌توانید در سرمایه‌گذاری‌های پیشین خود تجدید نظر و روش جدیدی را به برنامه‌های خود اضافه کنید. این‌گونه ثروت شما ثروت می‌آورد. به عبارت دیگر، شما برای پولدار شدن، راه‌هایی جز افزایش درآمدتان (باکار بیشتر، فروش بالاتر و غیره) و یا کم کردن هزینه‌های خود ندارید.

• مالیات را در نظر بگیرید

پیش‌فرض خیلی از مردم این است که درآمد پایین، ما را از پرداخت مالیات معاف خواهد کرد و این به معنای جلو افتادن از سایرین است. تصوری که کاملاً اشتباه است؛ چرا که معافیت‌های مالیاتی معمولاً نصیب کسانی می‌شود که توانسته‌اند برای خود استقلال مالی ایجاد کنند و فرصت‌های شغلی ایجاد کنند.

• بر زمان خودکنترل داشته باشید.

بسیاری از مردم زمانی که می‌خواهند حساب‌وکتاب دارایی خود را بکنند و آن را کنترل نمایند، دقیقاً حواسشان جمع است و با دقت در آن به آن رسیدگی می‌کنند. از طرفی رسیدن به هدف استقلال مالی بدون تغییر سبک غلط زندگی امکان‌پذیر نیست و کنترل زمان، یک مفهوم مهم دررسیدن به درآمد بیشتر است. همان‌طور که فرد باید بر درآمد و نحوه هزینه آن مسلط باشد.
از زاویه دیگر به موضوع نگاه کنید هر زمان که شما در حال رفتن به سرکار خود احساس کردید که دارید برای باز کردن هدیه کریسمس می‌روید و به همان اندازه بانشاط هستید، حتماً در همین زمان است که شما  به استقلال مالی نزدیک خواهید شد.
بنابراین اگر حرفه‌ای را پیدا کردید که با مدیریت هزینه در آن توانستید به انضباط مالی برسید، یقین داشته باشید که شما به مهم‌ترین مزیت رقابتی دست پیدا خواهید کرد. اینجاست که برتری شما در کمیت کار شما نیست، بلکه در کیفیتی است که باعلاقه به فرآیند و محصول حاصل از آن در خود ایجاد کرده‌اید.

• نمرات زمان تحصیل شما، هیچ ارتباطی به استقلال مالی و دستیابی به ثروت آینده‌تان ندارند.

طبق ده‌ها سال پژوهش و تحقیق توسط توماس جی استنلی نویسنده کتاب “همسایه بعدی میلیونر (The Millionaire Next Door)”  معمولاً ثروت و موفقیتی که به دست می‌آورید هیچ ارتباطی با نمرات شما در دانشگاه و زمان تحصیل نداشته است. البته او اذعان می‌کند که در رشته‌های حقوق و پزشکی ماجرا به‌گونه‌ای دیگر است و نمرات بیانگر موفقیت فرد در آینده شغلی‌شان خواهد بود. اما به‌طورکلی قاعده‌ای برای ارتباط مستقیم بین موفقیت تحصیلی و موفقیت کاری وجود ندارد. البته توجه داشته باشید که به‌هیچ‌عنوان این به معنای کم‌اهمیت بودن آموزش نیست چراکه هم‌اکنون در آمریکا بیش از 90 درصد میلیونرهای موفق تحصیلات دانشگاهی دارند.
پس چرا والدین ، معلمان و مشاوران همچنان به فرزندان می‌گویند در صورت داشتن نمرات متوسط درجه C موفق نخواهند شد؟ ازنظر پژوهش آماری استنلی به این دلیل است که اغلب این افراد ایرادگیر خودشان ازنظر مالی موفق نبوده‌اند.
متأسفانه چنین افرادی صرفاً هوش تحلیلی دانش آموزان را می‌سنجند و به ابعاد هوش خلاقانه او کاری دارند. به همین دلیل است که این افراد معمولاً درک درستی از چگونگی رسیدن به موفقیت و استقلال مالی ندارند . به عبارت بهتر هوش خلاقانه در بچه‌ها ابعاد مختلفی همچون نوآوری، بهبود روابط اجتماعی و پیدا کردن راه‌حل‌های هنرمندانه در بازارهای خاص را منجر می‌شود، موضوعی که از سوی بسیاری از مردم نادیده گرفته‌شده است
ضمناً این قبیل بزرگ‌ترها باور ندارند که بسیاری از میلیونرها بالباس‌های معمولی تردد می‌کنند و خیلی از اوقات لباس کار به تن دارند. آن‌ها تصور می‌کنند که میلیونرها همیشه مدیران عالی با پیراهن‌های یقه‌سفید هستند که باپرستیژ خاصی در موقعیت‌های شغلی به خصوصی حضور دارند. تصوری که کاملاً اشتباه است. میلیونرها نیز هرکدام کسب‌وکار خود رادارند و همیشه کت‌وشلوار به تن نمی‌کنند و حتی برایتان عجیب نباشید اگر یکی از آن‌ها را در حال خوردن ساندویچ مک دونالدز ببینید.
زمانی که در کلاس درس می‌خواهید ببینید چه کسی به استقلال مالی بالاتری رسیده است، به وضعیت شغلی او نگاه می‌کنید که تا چه حد موفق است و آیا توانسته برای خودش یک خودرو بخرد و درآمد خوبی دست‌وپا کند یا نه، البته به‌شرط آنکه آدم‌های نمایش گر را از این قضاوت حذف کنیم. ولی عموماً همین دیدگاه برای پیدا نمودن یک فرد مستقل ازنظر مالی دیدگاه درست و رایجی است

• لازمه رسیدن به استقلال مالی داشتن یک همسر مکمل و همراه است.

میزان موفقیت شما زمانی معلوم می‌شود که زوج زندگی‌تان به‌اندازه شما و همسو با شما در مسیر استقلال مالی حرکت کند. او باید به‌اندازه شما مقتصد، متبحر، منظم و دارای بینش سرمایه‌گذاری باشد و هیچ‌گاه فراموش نکنید که تلاش برای داشتن یک زندگی مستقل و موفق مانند حرکت در یک مرداب سخت و دشوار است.
ازدواج نادرست می‌تواند کلیه برنامه‌های شما در مسیر موفقیت و استقلال مالی را خراب کند. همان اندازه که همسر مقتصد، اجتماعی و با درک و احساس می‌تواند شمارا  در مسیر موفقیت همراهی نماید بنابراین همسر و زوج مناسب خود را انتخاب نمایید تا رسیدن به پیشرفت و استقلال مالی برای شما غیرممکن نشود.
شاید شگفت‌انگیز به نظرتان برسد اما موفقیت‌ها به‌طور چشم‌گیری به رفتارها و ویژگی‌های روان‌شناختی زندگی ما برمی‌گردند. اگر شما در محل کار همواره فکرتان مشغول خانه و خانواده اتان باشد، چگونه می‌توانید بر کار خود تمرکز داشته باشید وزندگی را مطابق روی‌هایتان بسازید؟ بعد از خواندن این مقاله پیشنهاد ما این است که مقاله عشق و پول را از همین مجموعه مطالعه نمایید.

• بازارهای هدف کوچک (نیچ مارکت) شاید جذاب نباشند اما سودآور هستند.

چارلی مونگر که خود یک سرمایه‌گذار میلیاردر است، بیان داشت که کارآفرینان با پیدا کردن بازارهای کوچک هدف و رشد در آن‌ها می‌توانند خیلی سریع به موفقیت دست یابند. این‌گونه بازارها شاید خیلی جذاب به نظر نیایند ولی بسیار سودآور خواهند بود.
چند میلیونر بزرگ را تصور کنید، چه می‌بینید؟ آیا همه آن‌ها در فناوری‌های فوق مدرن پیشرفت کرده‌اند و یا باکارهای معمولی رشد کرده‌اند؟ چند درصد آن‌ها دانشمندان زیست مولکولی هستند و چند تن از آن‌ها توانسته‌اند موتورهای قایق‌های بادبانی را ارتقا دهند؟ درست است بیشتر میلیونرها در کارهای معمولی نظیر بازیافت پسماند زباله، داشتن فروشگاه، پیتزا و فروش، حمل‌ونقل و یا حتی ساخت شمع پیشرفت کرده‌اند. جاهایی که پول بهتری عاید افراد خواهد شد.
مسیر شغلی سم والتون را در نظر بگیرید، کسی که کارش را از یک فروشگاه کوچک خرده‌فروشی در آرکاناس شروع کرد و اکنون بزرگ‌ترین خرده‌فروشی جهان را احداث کرده و ثروت 125 میلیارد دلاری را از آن خودکرده است.

شاید در نگاه اول خریده فروشی در شهرهای کوچک هیچ جذابیتی برای فرد نداشته باشد ولی والتون می‌خواست این فروشگاه‌ها در تمامی آمریکا تأسیس شوند و فروش خود را به حداکثر برساند. کاری که بدون هیچ سروصدایی انجام داد و آن را به سرانجام رساند.

صاحبان مشاغل بخش بزرگی از جمعیت میلیونرها را تشکیل می‌دهند. شاید باور آن برای شما سخت باشد ولی میزان درآمد صاحبان بزرگ‌ترین کسب‌وکارهای لوله‌کشی  و سخت‌افزار شهر شما از متوسط درآمد پزشکان بیشتر است. بخش دیگر این ثروت حاصل از سود سرمایه است که روزبه‌روز به ثروت اولیه اضافه می‌شود و خود منشأ ثروت‌های بیشتر می‌گردد. دلیل دیگر را دکتر استنلی در کتاب خود این‌گونه بیان کرده که پزشکان برای متقاعد کردن بیمارانشان مجبورند که برخی تجملات را به کار بگیرند و برای آن‌ها خرج کنند ولی یک لوله‌کش مجبور نیست این کارها را انجام دهد. بنابراین او پول بیشتری ذخیره خواهد کرد و برای بازنشستگی خود اندوخته بیشتری خواهد داشت. لوله‌کشی را در نظر بگیرید که برای باز کردن لوله مسدود شده  به خانه شما می‌آید. او بابت این کار درآمد خوبی کسب خواهد کرد، فعالیتی که در هیچ کلاس و مدرسه‌ای آموزش داده نشده است.

• از خویشاوندان خود حمایت کنید، اما مراقب کسانی که تنها مصرف‌کننده‌اند نیز باشید.

تهیه هدایای نقدی و کمک‌های دائم به افرادی  از فامیل که همواره عادت به مصرف پول کرده‌اند، تقریباً همواره اشتباه است. برای روشن‌تر شدن موضوع دختر و پسری را در نظر بگیرید که یکی از آن‌ها بعد از سال‌ها تحصیل پزشک و دیگری وکیل شده است. این دو در خانه‌ای که برایشان فراهم‌شده زندگی می‌کنند و هیچ موقع به پرداخت اجاره آن فکر نکرده‌اند. چنین افرادی علی‌رغم توان مالی از شما انتظار تأمین زندگی‌شان را دارند و به استقلال مالی فکر نمی‌کنند. فرزندانی که این‌گونه بزرگ می‌شوند همواره می‌گویند که برای ادامه زندگی نیازمند یک وام دیگر هستند و شما برای آن‌ها حکم تأمین‌کننده این وام را پیدا خواهید کرد. بنابراین مراقب باشید که خانواده خود را بدون مدیریت مالی بار نیاورید و از آن‌ها بخواهید که خود برای زندگی خود تلاش نمایند. این خود یکی از مهم‌ترین دلایل ناکامی دررسیدن به استقلال مالی است.