احساس ترس و طمع ممکن است به اندازه ارزش گذاریها، درآمدها و شاخصهای اقتصادی نقش مهمی در رفتار قیمت سهام داشته باشند. در بلند مدت ممکن است اغراقآمیز باشد، اما در کوتاهمدت این دو احساس به اندازه هر عامل دیگری مهم هستند.
ترس و طمع چیست؟
از زمانی که سرمایهگذاری در بازار سهام وجود داشته است، میدانیم که حرکت قیمت همیشه منطقی نیست. در عوض، احساسات نقش کلیدی در تصمیمگیری سرمایهگذاران ایفا کرده است. از بین تمام احساساتی که میتواند بر قیمت سهام و سایر داراییها تأثیر بگذارد، ترس و طمع احساسات فراگیرتری هستند. وقتی حرص و طمع غالب میشود، سرمایهگذاران نگران به حداکثر رساندن بازده هستند. این زمانی است که اعتماد سرمایهگذاران بالا است و سرفصل ها اغلب اخبار خوب را منعکس میکنند. همچنین زمانی است که قیمت داراییهای پرریسکتر مانند سرمایههای کوچک، سهام بازارهای نوظهور و اوراق قرضه ناخواسته بهتر از داراییهای با درآمد ثابت باشد. هنگامی که ترس غالب میشود، سرمایهگذاران نگران اجتناب از ضرر هستند. اعتماد سرمایهگذاران پایین است و سرفصلها منعکسکننده اخبار بد و پیش بینیهای یک رکود دیگر هستند. این زمانی است که داراییهای امن مانند طلا اغلب از سایر طبقات دارایی بهتر عمل میکنند. بیشتر اوقات، احساسات سرمایهگذار در جایی بین ترس شدید و طمع شدید قرار میگیرد. وقتی احساسات خنثی است، قیمتها بازتاب معقولی از ادراک بازار از ارزش آنها هستند. با این حال، زمانی که ترس یا طمع بر سهام چیره شود، احتمال بیشتری وجود دارد که در سطوح غیرمنطقی معامله انجام شود.
احساسات چگونه بر بازار سهام تاثیر می گذارد؟
اگر به نمودار قیمت تقریبی هر شاخص بورس نگاهی بیندازید، احتمالاً متوجه خواهید شد که نوسانات در بالاترین و پایینترین سطح قیمت، بیشترین است. اغلب این بالا و پایینها با تغییرات عمده در اقتصاد یا سود شرکتها همخوانی ندارند. افزایش نوسانات نشانهای مطمئن است که احساسات، بهویژه ترس، نقشی در فرآیند تصمیمگیری معاملهگران بازی میکند. ترس تنها به دلیل بازار نزولی اتفاق نمیافتد⸵ ترس از دست دادن (FOMO) میتواند قیمتها را به سطوح غیرمنطقی بالایی برساند. زمانی که احساسات بازار خنثی یا نزدیک به خنثی باشد، تصمیمگیری منطقی بیشتر اتفاق میافتد. هنگامی که احساساتی مانند ترس و حرص و طمع غالب است، تصمیمگیری اغلب با انگیزه این احساسات انجام میشود. این زمانی است که سوگیریهای رفتاری بیشتر شایع است. همچنین لازم به یادآوری است که ترس در پایینترین سطح بازار و طمع در اوج بازار به اوج میرسد.
سایر احساساتی که می توانند بر احساسات بازار تأثیر بگذارند
ترس و طمع احساساتی هستند که بر کل بازار و شرکتکنندگان آن تأثیر میگذارند. احساسات و حالات ذهنی زیر نیز میتواند بر تکتک معاملهگران و گهگاه بر کل بازار تأثیر بگذارد.
بی حوصلگی: میتواند باعث شود معاملهگران موقعیتهای خرد را مدیریت کنند و موقعیتهای جدیدی را باز کنند که با استراتژی معاملاتی آنها سازگار نیست. این اغلب زمانی اتفاق میافتد که حجم و نوسان بسیار کم است.
هیجان، شادی و سرخوشی: معمولاً زمانی اتفاق میافتد که موقعیتهای معاملهگر خوب یا با کسب سود زیاد عمل میکنند. این حالات روانی میتواند باعث ریسک بیش از حد شود.
ناامیدی: اغلب زمانی رخ میدهد که یک معاملهگر با بازار هماهنگ نباشد و به نظر میرسد هیچ کاری انجام نمیدهد. این میتواند منجر به ترک استراتژی معاملهگر شود.
امید: در میان سرمایهگذارانی که نمیخواهند واقعیت یک موقعیت را بپذیرند، رایج است. آنها به سادگی از، از دست دادنها چشم پوشی میکنند و به بهبود وضعیت امیدوار هستند.
اظطراب: هنگامی که اندازه موقعیتها خیلی بزرگ است، یا یک معاملهگر احساس میکند کنترلی در دست ندارد، اضطراب رایج است.
چگونه ترس و طمع را برای شناسایی بازارهای غیرمنطقی اندازه گیری کنیم؟
احساسات بازار به خودی خود قابل اندازهگیری نیست. حتی اگر از هر سرمایهگذاری در مورد چشمانداز بازار بپرسید، پاسخها ذهنی خواهند بود. احساسات بازار را میتوان با اندازهگیری اثرات آن بر بازارها به طور غیر مستقیم اندازهگیری کرد. این رویکرد کامل نیست، به همین دلیل است که همیشه باید بیش از یک شاخص را در نظر بگیرید.
برخی از شاخصهای احساسی نوسانات را اندازهگیری میکنند، در حالی که برخی دیگر به عملکرد قیمت داراییهای امن و داراییهای پرخطر نگاه میکنند. شاخصهای دیگر نسبتهایی هستند که رویدادهای مرتبط با حرص و طمع یا اتفاقاتی را که با ترس مرتبط هستند مقایسه میکنند. منبع جدید برای سنجش احساسات، تحلیل گزارشهای خبری و تفسیر رسانههای اجتماعی است.
رویکردهای جدید برای سنجش احساسات بازار
استفاده و اندازهگیری احساسات بازار به طور مداوم در حال تغییر است. در واقع، احساسات بازار یکی از منابعی است که توسط مدیران داراییهای کمی و صندوقهای تامینی بررسی میشود. تا همین اواخر، ورودیهای هر ابزار تصمیمگیری به قیمتهای بازار، به صورتهای مالی و دادههای اقتصادی محدود میشد. این امر اکنون در حال تغییر است زیرا دادههای بیشتری توسط وب سایتها، رسانههای اجتماعی و دستگاههای متصل جمعآوری میشود. تعداد منابع بالقوه اطلاعات مربوط به احساسات به طور مداوم در حال افزایش است.
علاوه بر این، پیشرفت در هوش مصنوعی و قدرت پردازش، به این منابع بزرگ اطلاعات اجازه میدهد تا به سرعت و به طور کامل تجزیه و تحلیل شوند. دادهها و محتوای کاربر محور از رسانههای اجتماعی و سایتهای خبری مالی جمعآوری میشود. سپس از هوش مصنوعی برای یافتن الگوها، تعریف و اجرای استراتژیهای معاملاتی و مدیریت ریسک استفاده میشود. مزیت چنین رویکردی این است که شاخصهای احساسات به جای روزانه یا هفتگی بلافاصله بهروز میشوند.
سخن پایانی
زیر نظر گرفتن میزان ترس و طمع در بازار ابزار دیگری را به مجموعه ابزار هر سرمایهگذار اضافه میکند. احساسات نقش بزرگی در فرآیند کشف قیمت بازار دارند و باید در هر فرآیند تصمیمگیری گنجانده شوند. با این حال، مانند هر ابزار دیگری، شاخص ترس و طمع باید همراه ابزارهای دیگر استفاده شود.
دیدگاهها
هیچ نظری برای این مطلب نوشته نشده، شما اولین نفر باشید.