قوی سیاه در بازار سرمایه

490 نفر 5 دقیقه
قوی سیاه

قوی سیاه، مفهومی که احتمالا در بازار مالی به گوشتان خورده است. اولین بار از یک تاجر و اقتصاددان در وال‌استریت شنیده شد. قوی سیاه پدیده‌ای معمولا منفی، که قابل پیش‌بینی نیست و می‌تواند تاثیرات و عواقب بدی را همراه خود داشته باشد. قوی سیاه می‌تواند به ضررهای عمده در بازارها و آسیب به اقتصاد منجر شود. در این مقاله به این نظریه و تاثیرات آن در بورس خواهیم پرداخت.

تاریخچه قوی سیاه

پدیده قوی سیاه ریشه تاریخی دارد. عموماً تصور می‌شد که فقط قوهای سفید وجود دارند. تا اینکه در سال ۱۶۹۷ یک کاشف هلندی قوهای سیاه را در استرالیا پیدا کرد، و این فرضیه تغییر کرد. این رویداد غیرمنتظره بود و عمیقاً نظریه‌های جانورشناسی را تغییر داد.

اخیراً، این اصطلاح به رویدادهای خاص بازار سهام نسبت داده شده است. در سال ۲۰۰۷، یک ریاضیدان و تاجر سابق به نام نسیم طالب از این اصطلاح در عنوان کتاب خود برای توصیف رویدادهای نادر و عمیقاً تأثیرگذاری که در جامعه رخ داده است، استفاده کرد.

او توضیح داد با این که وقایع غیرقابل پیش‌بینی و نادر بودند، مردم تمایل داشتند تا پس از آن، توضیحاتی برای این اتفاق ارائه دهند تا آن را قابل پیش‌بینی جلوه دهند.

 

قوی سیاه در بورس

 قوی سیاه در بازار سهام را می‌توان با ویژگی‌های زیر توصیف کرد:

  1. این مدل رخدادهای مالی، اغلب برای افراد غیرقابل پیش‌بینی هستند. 
  2. عبور پرنده سیاه از بازار تأثیر گسترده‌ای و گاه جبران‌ناپذیر دارد. 
  3. پس از وقوع قوی سیاه، سرمایه‌داران آن رویداد را قابل پیش‌بینی توجیه می‌کنند.(معروف به تعصب بازنگری).

قوی سیاه معمولاً به عنوان واقعه‌ای تلقی می‌شود که بر بازار سهام تأثیر منفی می‌گذارد و سرمایه‌گذاران را غافلگیر می‌کند.

 سرمایه‌گذاران از بازنگری برای بررسی آنچه در رویدادهای قبلی قوی سیاه رخ داده استفاده می‌کنند و به دنبال الگوی آن هستند تا به پیش‌بینی رویدادهای آینده کمک کند. با این حال، پیش‌بینی قوی سیاه دشوار است.

این غیرقابل پیش‌بینی بودن منجر به چیزی می‌شود که پارادوکس قوی سیاه نامیده می‌شود. پارادوکس قوی سیاه می‌گوید که سرمایه‌گذاران نمی‌توانند نظریه‌ها را رد کنند، فقط به این دلیل که قبلاً آن‌ها را ندیده‌اند. به همین دلیل است که سرمایه‌گذاران باید همه اتفاقاتی که رخ دادنش ناممکن به نظر می‌رسد و همه‌ی نتایج محتمل را در نظر بگیرند. 

مثال روشن و قابل لمس برای درک بهتر این مسئله، پاندمی کرونا است. هیچکس پیش‌بینی نمی‌کرد یک بیماری کل جهان را برای مدت‌ها درگیر کند و به اقتصاد کشورها ضربه بزرگی بزند.

تاثیرات عبور پرنده‌ی سیاه از بازار مالی

قیمت دارایی‌ها اغلب تحت تأثیر رویداد قوی سیاه قرار می‌گیرد. از آنجایی که نمی‌توان رویدادهای قو سیاه را پیش‌بینی کرد، سرمایه‌گذاران باید به سادگی فرض کنند که این پدیده‌ها رخ خواهند داد. با این فرض که یک رویداد فاجعه بار می‌تواند رخ دهد، سرمایه‌گذاران باید پرتفوی خود را برای بدترین سناریوها آماده کنند.

به طور سنتی، سرمایه‌گذارانی که در معرض رویداد پرنده‌ی سیاه در بازار قرار می‌گیرند،معمولا شروع به فروش سهام‌ها می‌کنند. بازار ممکن است شاهد فروش وحشتناک زیادی باشد که باعث کاهش بیشتر قیمت‌ها می‌شود.

 

برای این رخداد آماده‌اید؟

بخشی از دلیلی که اصطلاح “قوی سیاه” وارد آگاهی عمومی شد این است که ریاضیدان نسیم نیکلاس طالب کتابی به همین نام در سال ۲۰۰۷ درست قبل از بحران مالی جهانی نوشت. طالب اشاره کرد که تصادفی بودن و عدم قطعیت چالش‌ها واقعی هستند و از رویکردی حمایت می‌کند که به دنبال پیش‌بینی قوهای سیاه نیست، بلکه بر سیستم‌های پرقدرت و انعطاف‌پذیر تمرکز دارد.

این نظریه هم قبل و هم بعد از انتشار این کتاب به موقع توسط دیگران حمایت شده است. همانطور که گفته شد، ما نباید سعی کنیم پیش‌بینی‌های خاصی انجام دهیم یا سیستم‌های شکننده‌ای بسازیم که نتوانند استرس را تحمل کنند. بلکه باید «منتظر غیرمنتظره باشیم». این در بسیاری از زمینه‌های زندگی صادق است، اما در حوزه سیستم‌های مالی و استراتژی‌های سرمایه‌گذاری که برای موفقیت به محیطی مستمر مطلوب وابسته نیستند، اهمیت ویژه‌ای دارد.

 

پیش‌بینی ورود قوی سیاه به بازار مالی

طبق تعریف، رویدادهای قوی سیاه غیرقابل پیش‌بینی هستند. این به این معنی است که سرمایه‌گذاران برای دنبال کردن عبور بعدی این پرنده سیاه کار سختی خواهند داشت. سرمایه‌گذاران می‌توانند «متخصصان» را دنبال کنند و به نظریه‌هایی گوش دهند که درباره رویدادهای بالقوه دور از ذهن صحبت می‌کنند که می‌توانند پیامدهای فاجعه‌باری داشته باشند، اما تاریخ ثابت کرده است که «متخصصان» مالی قادر به پیش‌بینی چیزی با قطعیت نیستند.

 

مقابله با این پرنده سیاه

کتاب نسیم طالب راهبردهایی را برای آماده شدن برای رویدادهای قو سیاه ترسیم می‌کند. یکی از حوزه‌های اصلی تمرکز، مدیریت ریسک است. طالب در مورد آنچه که استراتژی هالتر نامیده می‌شود صحبت می‌کند. این استراتژی اکثر دارایی‌های یک سرمایه‌گذار را در نقطه‌ای فوق ایمن نگه می‌دارد و درصد کمی را به سمت سرمایه‌گذاری‌های سوداگرانه سوق می‌دهد. بخش ریسک پرتفو نباید از 10 درصد کل سبد تجاوز کند.

ایده این است که بیشتر پول در طول هراس بازار محافظت می‌شود و سرمایه‌گذاری‌های پرخطر این فرصت را دارند که اوج بگیرند. استراتژی دیگری که سرمایه‌گذار می‌تواند برای کاهش اثرات این رویداد اتخاذ کند، تنوع بخشیدن به پرتفو است. به طور معمول، زمانی که یک منطقه از بازار خوب عمل می‌کند، سایر مناطق تمایل به عملکرد ضعیف دارند. با داشتن پرتفوی متنوع، سرمایه‌گذاران می‌توانند از رشد در شرایط مختلف بازار بهره ببرند.

 

ردپای پرنده سیاه در گذشته

در طول تاریخ، چندین رویداد مهم قو سیاه وجود داشته است. سرمایه‌گذاران می‌توانند به رویدادهای قبلی نگاه کنند تا بیاموزند در این شرایط چگونه باید عمل کنند. 

برخی از نمونه های رایج عبارتند از:

  • جنگ جهانی اول و دوم
  • سقوط بازار مسکن در سال ۲۰۰۸
  • حادثه ۱۱ سپتامبر
  • شیوع بیماری کرونا

 

سخن پایانی

شاید بتوان بازارهای مالی را پیش‌بینی کرد، اما تکیه بر پیش‌بینی‌ها و تلاش برای تکرار یک الگوی رفتاری کار مطمئن و عقلانی نیست. خوشبختانه، پدیده قوی سیاه نادر است. با این حال، زمانی که رخ می‌دهد، منجر به کاهش فاجعه‌بار در قیمت‌های بازار می‌شود. سرمایه‌گذاران باید به عنوان یک احتمال انتظار بدترین‌ها را داشته باشند و پرتفوی خود را بر اساس آن برنامه‌ریزی کنند.

 

  • انتشار

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

هیچ نظری برای این مطلب نوشته نشده، شما اولین نفر باشید.